سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روستای خیارج
به این روستا در زبان محلی خیاره، و در عهد قدیم خیارک گفته می شده. 
قالب وبلاگ
لینک دوستان
لینک های مفید

گل

شعر طنز سوگلی

دختری دیدم که می بوید گلی

خنده ای کردم بدو گفتم خُلی

اخم بر من کرد و گفتا ای عمو

از چه رو خواندی مرا خُل، سوگلی؟

گفتمش در انتخاب شاخه گل

تو بسان طایری و بلبلی

لیک در هنگام تزویج و نکاح

چشم عقلت را ببندی با دلی

چون که چشمت سوی معشوقت فتَد

خون قلبت می نماید قُلقُلی

هر چه گویندت فلانی درک کن

در دهانش تند، همچون فِلفلی

آخرش با آن نگون بخت کچل

می کنی تزویج در سیر خُلی

مدتی بعد از نکاح و عشق و خوش

می کنی دادِ طلاق و دُلدُلی

چون بپرسندت چرا حرف طلاق؟

گوئی آخر کو تفاهم، کو دلی؟

ما برای هم نبودیم و نئیم

او سیِ خود، من روم سوی گلی

دخترم هشیار باش و تیز بین

هاشمت کرده نصیحت، چون گلی

20/03/1391


[ پنج شنبه 91/4/1 ] [ 8:0 عصر ] [ هاشم مالکی ] [ نظرات () ]

نجوای مادرانه

         دختر ای زیبا گل و ریحانه ام                    ای پسر، وی نعمتِ کاشانه ام

         ای تو از الطاف آن ربّ جلیل و                    رحمتی از جانبش بر خانه ام

         سالها از شوق دیدارت گل من                  موج می زد از شعف، دلخانه ام

         یاد تو ناید زمان کودکی را                       می شدی غوغا درون خانه ام

         تا سخنگو گشتی و شیرین سخن             زنده می شد گلشن ویرانه ام

         جای تو می شد کجا ای جان من               یا در آغوش پدر یا شانه ام

         الغرض اکنون که گشتی مردِ مرد               شو عصای دستم ای دُردانه ام

          هرگزت از یاد حق غافل مشو                   دست خود بگذاری اندر شانه ام

          مَی مَخر هرگز ز یارانِ شقی                   گاهِ مَی خواهی بیا میخانه ام

         کن دعا هاشم شود آخَر بخَیر                   ای گل مینای در گلخانه ام 


هاشم مالکی[1]








[1] - این شعر را در حسینیه خیارجیهای مقیم کرج در تاریخ 29/3/89 سرودم و در شب میلاد حضرت علی(ع)  در قم اصلاح و تکمیل نمودم 4/4/89


[ دوشنبه 89/4/7 ] [ 11:23 عصر ] [ هاشم مالکی ] [ نظرات () ]

بهار آمد خوش آمد

بهار دل نشین آمد، خوش آمد

 

نگار گل نشین آمد، خوش آمد

گل و بلبل به همراه شکوفه

 

به تزیین زمین آمد، خوش آمد

شود هر ساله نو گلهای بستان

 

به تدبیر مکین آمد، خوش آمد

دوباره می رسد هنگام تغییر

 

گل و بلبل ببین آمد، خوش آمد

پس از خشکیدن برگ درختان

 

گل و سبزه چنین آمد، خوش آمد

تقلّب در زمین و در زمان شد

 

تدبّر از امین آمد، خوش آمد

چه خوش باشد تحوّل در دل من

 

که احسن با امین آمد، خوش آمد

کند سر سبز رُخسار زمین را

 

خدا در گل ببین آمد، خوش آمد

مگر فصل دگرگونی نگشته؟

 

چرا گشته، پس این آمد، خوش آمد

اگر ساقی مرا جام جمی داد

 

به لطفش از رهین آمد، خوش آمد

کنون ایام عید و فصل گل شد

 

زمین را این چنین آمد، خوش آمد

طرَب، شادی، شِکَر، شُکر

 

خدا را آفرین آمد، خوش آمد

شود آیا گل یک دانه آید؟[1]

 

بگویم هُش که هین آمد، خوش آمد؟

گر از هاشم ندائی بر نخیزد

 

بگو مولای دین آمد، خوش آمد

 

این شعر در 14بیت تقدیم به 14 معصوم(ع) در روز میلاد نبی مکرم اسلام و صادق آل محمد سروده شد

قم مقدسه- 13/12/88 

هاشم مالکی



[1] - منظور از آن گل، حضرت ولی عصر(عج) می باشد که با آمدنش زندگی بشریت بهار می شود


[ پنج شنبه 88/12/13 ] [ 5:1 عصر ] [ هاشم مالکی ] [ نظرات () ]
          

.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

این وبلاگ برای معرفی زبان تاتی و روستای خیارج ایجاد شده و ما سعی داریم آنچه در مورد این روستای تاریخی می‏دانیم در اختیار شما قرار دهیم؛ این روستا با قدمت حدود 3000 ساله در شهرستان بوئین زهرا از توابع استان قزوین قرار دارد،‏ این روستا دارای مشاهیر علمی ادبی بوده و همکنون نیز افراد شاخصی در محافل سیاسی و مذهبی و علمی از این روستا وجود دارند که مایه مباهات است. // حتماً پیام بگذارید تا به موقع از شما تقدیر به عمل آید.... اگر شما هم خیارجی هستید و چیزی در مورد خیارج می دانید با ما تماس بگیرید تا مطلب شما را در این وبلاگ قرار دهیم... خیارج سرای ماست/// دوستانی که عکسهائی از روستای خیارج، فرهنگ و رسوم مردم آنجا دارند، به ایمیل ما ارسال کنند تا در اسرع وقت در وبلاگ قرار بگیرد/ PURYASIN2009@YAHOO.COM
موضوعات وب
لینک های مفید
امکانات وب


بازدید امروز: 22
بازدید دیروز: 26
کل بازدیدها: 393517