روستای خیارج به این روستا در زبان محلی خیاره، و در عهد قدیم خیارک گفته می شده.
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نجوای مادرانه دختر ای زیبا گل و ریحانه ام ای پسر، وی نعمتِ کاشانه ام ای تو از الطاف آن ربّ جلیل و رحمتی از جانبش بر خانه ام سالها از شوق دیدارت گل من موج می زد از شعف، دلخانه ام یاد تو ناید زمان کودکی را می شدی غوغا درون خانه ام تا سخنگو گشتی و شیرین سخن زنده می شد گلشن ویرانه ام جای تو می شد کجا ای جان من یا در آغوش پدر یا شانه ام الغرض اکنون که گشتی مردِ مرد شو عصای دستم ای دُردانه ام هرگزت از یاد حق غافل مشو دست خود بگذاری اندر شانه ام مَی مَخر هرگز ز یارانِ شقی گاهِ مَی خواهی بیا میخانه ام کن دعا هاشم شود آخَر بخَیر ای گل مینای در گلخانه ام هاشم مالکی[1] [1] - این شعر را در حسینیه خیارجیهای مقیم کرج در تاریخ 29/3/89 سرودم و در شب میلاد حضرت علی(ع) در قم اصلاح و تکمیل نمودم 4/4/89 [ دوشنبه 89/4/7 ] [ 11:23 عصر ] [ هاشم مالکی ]
[ نظرات () ]
بهار آمد خوش آمد
این شعر در 14بیت تقدیم به 14 معصوم(ع) در روز میلاد نبی مکرم اسلام و صادق آل محمد سروده شد قم مقدسه- 13/12/88 هاشم مالکی [ پنج شنبه 88/12/13 ] [ 5:1 عصر ] [ هاشم مالکی ]
[ نظرات () ]
اینجا خیارج، صدای ما را از خیارج می شنوید اینجا خیارج است. این منزل مادر بزرگ خوبم است. او یک سال است که ما را ترک کرده. او یک سال پیش از دنیا رفته. چند سال پیش پدر بزرگمان مرحوم شده بود و او تنها بود. ما مادر بزرگمان را خیلی دوست می داشتیم و او هم ما را. امروز 30 بهمن برای او در خیارج سالگرد گرفته بودیم. جای همه رفتگان خالی بود. دائی مسیب، پدر بزرگ(شجاع محمود) و مادر بزرگ خوبم. همه کسانی که به ختمش آمده بودند او را دوست می داشتند. شما لطف کنید برای شادی روحش صلواتی بر محمد و آلش بفرستید. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم راستی شما شکوفه های بهاری را در بهمن ماه دیدهاید؟ چند عکس دیگر از شکوفه های زیبا از روستای زیبای خیارج تقدیم می کنم. ببینید
شکوفه اول
شکوفه دوم
شکوفه سوم
این هم شکوفه چهارم.... حالا باور کردید؟ این شما و این خیارج ما [ جمعه 88/11/30 ] [ 8:43 عصر ] [ هاشم مالکی ]
[ نظرات () ]
یار شیرین [1] یا رب این نو گل خندان که سپردی به منش خود نگهدار ز اشرار رقیب و مِحنش گر چه از کوی وفا گشت به صد مرحله دور گو بیارد به درون دل ما از یمنش گر به سرمنزل سلمی رسی ای باد صبا به عنایت برسانی تو سلامت ز منش به ادب نافه گشائی کن ازآن زلف سیاه که مبادا برود بوی خوش از آن خُتنش گو دلم حق وفا با خط و خالت دارد بی وفائی بود آنگه که ندانی وطنش در مقامی که بیاد لب او می نوشند مَی بنوش و مکن افسرده دل خویشتنش عِرض و مال از در میخانه نشاید اندوخت هر که در میکده شد جام جهانی شِکنش هر که ترسد ز ملال اَنده عشقش نه حلال قُرب و نزدیکی یار و قد سرو و سَمنش شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است وه چه دور است که هاشم برسد بر سخنش
تکمیل در دبیرستان شبانه روزی شهید بهشتی آوج 18/11/1388 هاشم مالکی [ شنبه 88/11/24 ] [ 10:12 عصر ] [ هاشم مالکی ]
[ نظرات () ]
در مدح امیرالمؤمنین علی (ع) مخلوق نخست و عالم آراست، نبی بعد از نبی و خلقتِ او راست، علی همراه نبی در شبِ معراج که بود؟ هر جا که بوَد محمّد آنجاست، علی شکّی نبوَد به فضلِ مولیَ الکَونَین بر عامه و بر خاص که مولاست؟ علی گویند علی ساقی کوثر باشد آن کیست که با نبی أبِ ماست؟ علی بابای حسین و زینب و کلثوم است بابِ حسن و همسر زهراست، علی ما را چه غم ار مطیع مولا باشیم اندوه ندارم که دل آراست، علی حاجت چه بود به قبله های صوری بر جمله ی ما کعبه ی دلهاست، علی آن کس که به عمر خویش مشرک نشد و ایمان نخست او هویداست، علی چون فاتح خیبر و علمدار نبی در بدر و حنین، شأن مولاست، علی ما مدّعیِ پیروی از آل نبیّیم آن کیست شفیع جنّت ماست؟ علی گر عفو الهی ز کَرم سوی من آید صد شکر که من چاکر و مولاست، علی در شب اربعین حسینی در خیارج تکمیل شد 15/11/88 هاشم مالکی [ شنبه 88/11/24 ] [ 10:11 عصر ] [ هاشم مالکی ]
[ نظرات () ]
[ یکشنبه 87/11/6 ] [ 9:9 عصر ] [ هاشم مالکی ]
[ نظرات () ]
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |