روستای خیارج به این روستا در زبان محلی خیاره، و در عهد قدیم خیارک گفته می شده.
| |||
عکس های خیارج 2 استان قزوین، منطقه بوئین زهرا، روستای خیارج، روستای رودک و ....
عکاس: هاشم مالکی (و پسر کوچکم علیرضا) مرداد 92
اثر برگها روی دست من.. کنار دریاچه رودک بچه های ما در حال قایق سواری [ دوشنبه 92/5/21 ] [ 12:0 صبح ] [ هاشم مالکی ]
[ نظرات () ]
جدید ترین عکس های خیارج عکس ها از بنده نوعی گردشگری روستائی است استان قزوین، شهرستان بوئین زهرا، روستای خیارج مرداد 92 بازیگاهی در خیارج تاب بازی [ یکشنبه 92/5/20 ] [ 6:56 عصر ] [ هاشم مالکی ]
[ نظرات () ]
نوروز در استان قزوین و البرز امسال نوروز را با سفر به مناطق جنگی شروع کردیم بعدش هم به روستا رفتیم. روستای خیارج در حوالی قزوین، خانه ی امید ماست. خیارج و آثار باستانیش در کل استان شناخته شده است خیارج و بزرگانش، علماء و بزرگانش، خیارج و مردم مهمان نوازش، خیارج و همه ی خوبیهایش. امسال در ابتدا به خیارج رفتیم و بعد هم به قزوین و در ادامه به استان البرز سفر کردیم. در ادامه تصاویری را از این سفر تقدیم می کنم.... البته برای اختصار لینک تصاویر را می گذارم. عمه ی پدرم و پسرش، من و برادرانم زیارت قبر شهید بابایی در قزوین میوه های غول پیکر در شهرک بعثت کرج سیزده بدر در باغ های مشکین آباد کرج این هم عکسهای نوروزی امسال/ نوروز 1392 [ جمعه 92/1/16 ] [ 11:19 عصر ] [ هاشم مالکی ]
[ نظرات () ]
[ سه شنبه 91/4/20 ] [ 7:0 صبح ] [ هاشم مالکی ]
[ نظرات () ]
[ جمعه 91/4/16 ] [ 11:18 عصر ] [ هاشم مالکی ]
[ نظرات () ]
در مورد روستای خیارج خیارج روستایی است جزء دهستان رامند بخش بوئین شهرستان قزوین. روستای تاریخی خیارج از توابع بخش رامند شهرستان بویین زهرا میباشد. این روستا در 49 درجه و 43 دقیقه طول جغرافیایی و 35 درجه و 48 دقیقه عرض جغرافیایی قرار دارد. خیارج از جنوب به دانسفهان، از شمال به لوشکان، از شمال شرقی به قلعه هاشم خان و از غرب به روستای یار آباد (منطقه ییلاقی منسوب به پرویز یار افشار سناتور انتخابی شاه) و جعفر آباد منتهی میشود. مردم روستای خیارج مسلمان و پیرو مذهب شیعه جعفری هستند. ایشان به زبان تاتی صحبت میکنند. پیشینهوجود دریای خزر در شمال استان و دشتهای منحصر به فرد قزوین را معبر لشکرکشیها و مهاجرتهای کردهاست. بر اساس حفاریهای انجام گرفته در تپههای تاریخی قره تپه، تپه زاغه و تپه قبرستان در روستای سگزآباد قدمت سکونت و شهر نشینی در این منطقه به شش هزار سال پیش از میلاد میرسد. به دلیل سابقه مدنیت در این منطقه، بازماندههای تمدن نیز قابل توجهاند که از جمله آنها میتوان به وجود قوم تات و رایج بودن زبان تاتی در اقصی نقاط این استان اشاره نمود. از آن جا که زبان تاتی پیوندی عمیق با زبان پهلوی، اوستایی، آذری(نه ترکی) و... دارد، به جرئت میتوان گفت قزوین و مردم آن از جمله قدیمیترین نسلهای مردمان ایرانی از نژاد آریایی دانست. از میان نژادهای موجود در قزوین از جمله کرد، لر، شاهسون، مراغی و تات، گروه اخیر از جمله اولین گروههای مهاجر آریایی در این منطقه هستند. در استان قزوین با وجود مشکلات عدیده در طول تاریخ هنوز هم چندین شهر و روستا به زبان تاتی تکلم میکنند که نشان پیوند عمیق آنان با این زبان میباشد. در این جا به معرفی یکی از این روستاها میپردازیم:
جغرافیاارتفاع متوسط روستا از سطح دریا 1280 متر است. از ارتفاعات روستا میتوان به ارتفاعات رامند در 15 کیلومتری روستا اشاره کرد. رودخانه فصلی خررود در 10 کیلومتری روستا قرار دارد. این رودخانه از کوههای آق داغ(در آوج) و قیدار سرچشمه میگیرد. آب و هوای روستا آب و هوایی بین آب و هوای صحرایی و مدیترانهای است و در کل معتدل به شمار میآید. جمعیت روستا به خاطر مهاجرتهای گاه گاه اهالی هر چند سال یکبار دست خوش تغییر میشود و اکثر جوانان روستا برای کار در کارخانجات و یا کارگری به شهرهایی مثل قزوین، کرج و تهران میروند. شغل اکثر مردم کشاورزی است و محصول عمده? آنان گندم، جو، صیفی جات، علوفه، انگور و... میباشد. انگور مهمترین محصول روستا است و باغستانهای وسیع روستا قدمتی چند ده ساله دارند. دامپروری نیز در روستا مرسوم است و مردم گاو، گوسفند، بز و ماکیان نگهداری میکنند. امروزه چند واحد مرغ داری کوچک در روستا به فعالیت میپردازند. از غذاهای محلی روستا میتوان به بلغورَ آش(آش بلغور)، دویینه آش (آش دوغ)، پُرشیکَه(آش اُماج)، انجیمک، مارجیمک اشاره کرد. زنان روستا نیز برای شبهای طولانی زمستان و شب نشینیها خوراکیهایی از قبیل، باسلق، شیرمال محلی، گندم بو داده و... آماده میکنند. روستا از طریق جادههای بویین زهرا - زنجان و تهران – همدان قابل دسترسی است که راههای مزبور از طریق دو راه آسفالته در محلههای لب استخر و سرمزاران(در زبان محلی سَمزارون) به روستا متّصل میشوند. نامروستا به زبان محلی خیاره خوانده میشود. در مورد وجه تسمیه روستا چند نظر وجود دارد:
دیرینگیدر مورد قدمت تاریخی روستا سند مکتوبی در دست نیست. اما با توجه به سفالهای بدست آمده از تپه قدیمی روستا که دارای نقوش، شکلها و خطوط موازی و افقی و مویی شکل و لعابهای آبی رنگ میباشد احتمال این که تپه مربوط به زمان اشکانیان باشد را تقویت مینماید. روی تپه روستا مسجدی وجود داردکه به قول عامه مردم قبله? آن رو به بیت المقدس بوده و در چند دهه پیش تغییر یافتهاست که این نشان از قدمت روستاست. تکلم مردم روستا به زبان تاتی که از زبانهای کهن ایران میباشد نیز نشانه دیگری بر قدمت روستاست. در آخرین آمار گیری جمعیت روستا 900 نفر اعلام شدهاست. ترکیب جمعیت از نظر طایفهای نیز بدین صورت است: 1. آقا علی اولادها که امروزه آقا علیخانی، علیخانی و آقا علی نامیده میشوند و در محله سرمزاران ساکنند. 2. امیر اولادها که امروزه امیری نامیده میشوند و در محله سرمزاران ساکنند. 3. سلیمان اولادها که امروزه سلیمانی و سلیمان خانی نامیده میشوند و در محله قره باغ ساکنند. 4. هاشم اولادها که امروزه هاشم خانی نامیده میشوند و در محله هاشم اولادان ساکنند. 5. میرزا حسین اولادها که امروزه میرزا حسینی نامیده میشوند و در محله لب استخر ساکنند. 6. تقی اولادها که امروزه تقی خانی نامیده میشوند و در محله لب استخر ساکنند. 7. علیقلی و سایر فامیلهای محدودتر که در چهار محله روستا پراکندهاند. در 10 شهریور سال 1341 (اول سپتامبر 1962) در شهرستان بویین زهرا زلزله مهیبی رخ داد. در این زلزله 91 روستا به کلی ویران شد. 12200 نفر کشته شدند و بیش از 300 روستا آسیب کلی و جزیی دیدند. روستای خیارج نیز در آن زلزله آسیب دید و تعداد 28 کشته و تعدادی مجروح به خود داشت و بسیاری از خانهها ویران گشتند. منابع
[ جمعه 91/2/29 ] [ 10:5 عصر ] [ هاشم مالکی ]
[ نظرات () ]
شعر تاتی3 بعد از مدتها این هم یک شعر تاتی[1] دیگر، با لحجه خیارجی[2] تقدیم به دوستان. نصیحت پدری[3] ویری مِیا آ وَقتا بوجیل و زارو فَیشه؟ یادت میاد اون وقتا، کوچیک بودی و بچه؟ هر کی موما شما را آندی وَرو مومَیشه؟ هر کی پیش شما میومد، پیش اون میومدی؟ ای خیشی دَ چه نَکّو دلی آندی مِگوشَه؟ یه فامیل داشتی چه خوب بود؟ دلت اونو خیلی میخواست؟ دَدَی مُوشو هر کُوا آندی پَیو مِشَیشه؟ بابات که هر جا میرفت، دنبال اون میرفتی؟ ای روز واشَه بالارِم واتَن وینِم کُوایشَه؟ یه روز گفتش پسرم، بگو ببینم کجائی؟ بشَیشَه پُشتُ پردَه هر چی واشَه نومَیشَه؟ تو رفتی پشت پرده، هر چی صدات کرد نرفتی؟ تَه سَنگی سر شیشه ناف دَدَی واشَه: بومَیشَه؟ تو شیشه رو شکسته بودی، بابات گفت: اومدی؟ سری کِه مون پایَن بِف یواش یواش، بومَیشَه؟ درحالی سرت توی پاهات بود، یواش یواش اومدی؟ واشَه بالام چرا تَه آ وَقت واتِم نومَیشَه؟ گفتش پسرم چرا اون وقت که ترا صدا کردم نیومدی؟ شیشَه گِرون قَیمَتِه اَی کاش آ مَوقَه فَیشَه؟ شیشه قیمتش گرونه، ای کاش اون وقتا (که من شیشه گری می کردم) بودی؟ کورَه یُو آتَش و وا شیشَه گَری مِگَوشَه؟ شیشه گری کوره و آتیش و باد، میخواد اگر ماجِِِم کَولو بَش چونکِه چِمِن بالایشَه؟ اگر بهت میگم مراقب باش، بخاطر این که پسرمنی هم هَدَر آبِی پِلِم هم دَستِ خِمنِی بایشَه؟ هم پولم از بین بره، هم که با دستای خونی بیای؟ اِیندی بِزون بالارِم دِلم اِشتَه مِگوشَه؟ اینو بدون پسرم ، دلم تو را میخوادش چِمِن کِه مِشناسی تَه؟ هاشِمِیمَه کُوایشَه؟ منو که میشناسی تو؟ هاشمم دیگه، کجائی؟[4] 30/7/88 در این روز سرودم[5]
[1] - تاتی زبان مردم بخشی از استان قزوین است، بخشهائی از بوئین زهرا و تاکستان و الموت . [2] - خیارج از روستاهای بسیار قدیمی ا توابع بوئین زهرا در استان قزوین می باشد. [3] - در نصیحت میتوان بجای تنبیه از روش معرفی اهمیت کار استفاده کرد. [4] - مدیر وبلاگ بوی سیب: www.purya.parsiblog.ir [5] - این شعر را در صف نانوائی سرودم (به این میگن استفادهی بهینه از وقت) [ یکشنبه 88/8/3 ] [ 6:48 عصر ] [ هاشم مالکی ]
[ نظرات () ]
|
|||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |