سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روستای خیارج
به این روستا در زبان محلی خیاره، و در عهد قدیم خیارک گفته می شده. 
قالب وبلاگ
لینک دوستان
لینک های مفید

عکس های خیارج 2

استان قزوین، منطقه بوئین زهرا، روستای خیارج، روستای رودک و ....

 

عکاس: هاشم مالکی (و پسر کوچکم علیرضا)

مرداد 92

 


اثر برگها روی دست من.. کنار دریاچه رودک

بچه های ما در حال قایق سواری

ادامه مطلب...

[ دوشنبه 92/5/21 ] [ 12:0 صبح ] [ هاشم مالکی ] [ نظرات () ]

 

روستای خیارج

در مورد روستای خیارج

خیارج روستایی است جزء دهستان رامند بخش بوئین شهرستان قزوین. روستای تاریخی خیارج از توابع بخش رامند شهرستان بویین زهرا می‌باشد. این روستا در 49 درجه و 43 دقیقه طول جغرافیایی و 35 درجه و 48 دقیقه عرض جغرافیایی قرار دارد. خیارج از جنوب به دانسفهان، از شمال به لوشکان، از شمال شرقی به قلعه هاشم خان و از غرب به روستای یار آباد (منطقه ییلاقی منسوب به پرویز یار افشار سناتور انتخابی شاه) و جعفر آباد منتهی می‌شود.

مردم روستای خیارج مسلمان و پیرو مذهب شیعه جعفری هستند. ایشان به زبان تاتی صحبت می‌کنند.

پیشینه  

وجود دریای خزر در شمال استان و دشت‌های منحصر به فرد قزوین را معبر لشکرکشی‌ها و مهاجرت‌های کرده‌است. بر اساس حفاری‌های انجام گرفته در تپه‌های تاریخی قره تپه، تپه زاغه و تپه قبرستان در روستای سگزآباد قدمت سکونت و شهر نشینی در این منطقه به شش هزار سال پیش از میلاد می‌رسد. به دلیل سابقه مدنیت در این منطقه، بازمانده‌های تمدن نیز قابل توجه‌اند که از جمله آن‌ها می‌توان به وجود قوم تات و رایج بودن زبان تاتی در اقصی نقاط این استان اشاره نمود. از آن جا که زبان تاتی پیوندی عمیق با زبان پهلوی، اوستایی، آذری(نه ترکی) و... دارد، به جرئت می‌توان گفت قزوین و مردم آن از جمله قدیمی‌ترین نسل‌های مردمان ایرانی از نژاد آریایی دانست. از میان نژادهای موجود در قزوین از جمله کرد، لر، شاهسون، مراغی و تات، گروه اخیر از جمله اولین گروه‌های مهاجر آریایی در این منطقه هستند. در استان قزوین با وجود مشکلات عدیده در طول تاریخ هنوز هم چندین شهر و روستا به زبان تاتی تکلم می‌کنند که نشان پیوند عمیق آنان با این زبان می‌باشد. در این جا به معرفی یکی از این روستاها می‌پردازیم:


شاردن، جهانگرد معروف، در سیاحت نامه خود (ص 49) در توصیف خیارج می‌نوسید: «کیاره قصبه بزرگی می‌باشد و در وسط دشت زیبا و مصفّایی واقع شده‌است. در آن کاروان سرایی وجود ندارد، ولی در این قصبه 15 تا 20 خانه و باغچه? بزرگ وجود دارد که صاحبانش در آنها را به روی عابرین و واردین باز گذاشته‌اند و برای سکونت و استراحت مسافرین تخصیص داده‌اند و بسیار نظیف و تمیزتر از کاروان سراها می‌باشد. وسایل استراحت مسافرین در این منازل کاملا آماده و مهیا می‌باشد و خیلی خوب و عالی است، ولی توقف در آن‌ها برای عابرین بسیار گران تمام می‌شود.»

جغرافیا

ارتفاع متوسط روستا از سطح دریا 1280 متر است. از ارتفاعات روستا می‌توان به ارتفاعات رامند در 15 کیلومتری روستا اشاره کرد. رودخانه فصلی خررود در 10 کیلومتری روستا قرار دارد. این رودخانه از کوه‌های آق داغ(در آوج) و قیدار سرچشمه می‌گیرد. آب و هوای روستا آب و هوایی بین آب و هوای صحرایی و مدیترانه‌ای است و در کل معتدل به شمار می‌آید. جمعیت روستا به خاطر مهاجرت‌های گاه گاه اهالی هر چند سال یکبار دست خوش تغییر می‌شود و اکثر جوانان روستا برای کار در کارخانجات و یا کارگری به شهرهایی مثل قزوین، کرج و تهران می‌روند. شغل اکثر مردم کشاورزی است و محصول عمده? آنان گندم، جو، صیفی جات، علوفه، انگور و... می‌باشد. انگور مهم‌ترین محصول روستا است و باغستان‌های وسیع روستا قدمتی چند ده ساله دارند. دام‌پروری نیز در روستا مرسوم است و مردم گاو، گوسفند، بز و ماکیان نگهداری می‌کنند. امروزه چند واحد مرغ داری کوچک در روستا به فعالیت می‌پردازند.

از غذاهای محلی روستا می‌توان به بلغورَ آش(آش بلغور)، دویینه آش (آش دوغ)، پُرشیکَه(آش اُماج)، انجیمک، مارجیمک اشاره کرد. زنان روستا نیز برای شب‌های طولانی زمستان و شب نشینی‌ها خوراکی‌هایی از قبیل، باسلق، شیرمال محلی، گندم بو داده و... آماده می‌کنند. روستا از طریق جاده‌های بویین زهرا - زنجان و تهران – همدان قابل دسترسی است که راه‌های مزبور از طریق دو راه آسفالته در محله‌های لب استخر و سرمزاران(در زبان محلی سَمزارون) به روستا متّصل می‌شوند.

نام 

روستا به زبان محلی خیاره خوانده می‌شود. در مورد وجه تسمیه روستا چند نظر وجود دارد:

1. لغت نامه دهخدا واژه خیاره را به عنوان دارای اختیار و مستقل بیان کرده‌است.
2. خیار به مجموعه‌ای از افراد نیک گفته می‌شود. با توجه به اینکه کلمه خُوار در زبان تاتی به معنی نیک می‌باشد و شاید به مرور به خیار تبدیل شده‌است.
3. خیارج به معنای برگزیده شده می‌باشد، که البته اول به نام خیارح بده و بومیان منطقه نیز به همین نام خطابش می‌کنند و در زمان ناصرالدین شاه و ثبت روستاها به خیارج تبدیل شده‌است. !

دیرینگی 

در مورد قدمت تاریخی روستا سند مکتوبی در دست نیست. اما با توجه به سفال‌های بدست آمده از تپه قدیمی روستا که دارای نقوش، شکل‌ها و خطوط موازی و افقی و مویی شکل و لعاب‌های آبی رنگ می‌باشد احتمال این که تپه مربوط به زمان اشکانیان باشد را تقویت می‌نماید. روی تپه روستا مسجدی وجود داردکه به قول عامه مردم قبله? آن رو به بیت المقدس بوده و در چند دهه پیش تغییر یافته‌است که این نشان از قدمت روستاست. تکلم مردم روستا به زبان تاتی که از زبان‌های کهن ایران می‌باشد نیز نشانه دیگری بر قدمت روستاست. در آخرین آمار گیری جمعیت روستا 900 نفر اعلام شده‌است. ترکیب جمعیت از نظر طایفه‌ای نیز بدین صورت است: 1. آقا علی اولادها که امروزه آقا علیخانی، علیخانی و آقا علی نامیده می‌شوند و در محله سرمزاران ساکنند. 2. امیر اولادها که امروزه امیری نامیده می‌شوند و در محله سرمزاران ساکنند. 3. سلیمان اولادها که امروزه سلیمانی و سلیمان خانی نامیده می‌شوند و در محله قره باغ ساکنند. 4. هاشم اولادها که امروزه هاشم خانی نامیده می‌شوند و در محله هاشم اولادان ساکنند. 5. میرزا حسین اولادها که امروزه میرزا حسینی نامیده می‌شوند و در محله لب استخر ساکنند. 6. تقی اولادها که امروزه تقی خانی نامیده می‌شوند و در محله لب استخر ساکنند. 7. علیقلی و سایر فامیل‌های محدودتر که در چهار محله روستا پراکنده‌اند.

در 10 شهریور سال 1341 (اول سپتامبر 1962) در شهرستان بویین زهرا زلزله مهیبی رخ داد. در این زلزله 91 روستا به کلی ویران شد. 12200 نفر کشته شدند و بیش از 300 روستا آسیب کلی و جزیی دیدند. روستای خیارج نیز در آن زلزله آسیب دید و تعداد 28 کشته و تعدادی مجروح به خود داشت و بسیاری از خانه‌ها ویران گشتند.

منابع 

  • 1. آقا علیخانی، علی محمد، جستاری در زبان و ادبیات تاتی، تهران، رامند، 1383
  • 2. میرزا حسینی، ناصر، پایان نامه تحصیلی با عنوان مونوگرافی روستای خیارج
  • 3. سیمای میراث فرهنگی قزوین، میراث فرهنگی قزوین، 1382
  • 4. چ پ ملویل، تاریخ زمین لرزه‌های ایران، ابوالحسن رده(مترجم)، تاریخ زمین لرزه‌های ایران
  • 5. آل احمد، جلال، تات نشین‌های بلوک زهرا
  • 6. آقا علیخانی، حسن، دفتر شعر (چاپ نشده)

[ جمعه 91/2/29 ] [ 10:5 عصر ] [ هاشم مالکی ] [ نظرات () ]

هنرستان کشاورزی شهدای خیارج

شعر تاتی3

بعد از مدتها این هم یک شعر تاتی[1] دیگر، با لحجه خیارجی[2] تقدیم به دوستان.

نصیحت پدری[3]

ویری مِیا آ وَقتا              بوجیل و زارو فَیشه؟

یادت میاد اون وقتا، کوچیک بودی و بچه؟

هر کی موما شما را                 آندی وَرو مومَیشه؟

هر کی پیش شما میومد، پیش اون میومدی؟

ای خیشی دَ چه نَکّو               دلی آندی مِگوشَه؟

یه فامیل داشتی چه خوب بود؟ دلت اونو خیلی می­خواست؟

دَدَی مُوشو هر کُوا                 آندی پَیو مِشَیشه؟

بابات که هر جا می­رفت، دنبال اون می­رفتی؟

ای روز واشَه بالارِم                 واتَن وینِم کُوایشَه؟

یه روز گفتش پسرم، بگو ببینم کجائی؟

بشَیشَه پُشتُ پردَه            هر چی واشَه نومَیشَه؟

تو رفتی پشت پرده، هر چی صدات کرد نرفتی؟

تَه سَنگی سر شیشه ناف            دَدَی واشَه: بومَیشَه؟

تو شیشه رو شکسته بودی، بابات گفت: اومدی؟

سری کِه مون پایَن بِف           یواش یواش، بومَیشَه؟

درحالی سرت توی پاهات بود، یواش یواش اومدی؟

واشَه بالام چرا تَه           آ وَقت واتِم نومَیشَه؟

گفتش پسرم چرا اون وقت که ترا صدا کردم نیومدی؟

شیشَه گِرون قَیمَتِه                   اَی کاش آ مَوقَه فَیشَه؟

شیشه قیمتش گرونه، ای کاش اون وقتا (که من شیشه گری می کردم) بودی؟

کورَه یُو آتَش و وا                  شیشَه گَری مِگَوشَه؟

شیشه گری کوره و آتیش و باد، می­خواد

اگر ماجِِِم کَولو بَش                چونکِه چِمِن بالایشَه؟

اگر بهت می­گم مراقب باش، بخاطر این که پسرمنی

هم هَدَر آبِی پِلِم           هم دَستِ خِمنِی بایشَه؟

هم پولم از بین بره، هم که با دستای خونی بیای؟

اِیندی بِزون بالارِم                  دِلم اِشتَه مِگوشَه؟

اینو بدون پسرم ، دلم تو را می­خوادش

چِمِن کِه مِشناسی تَه؟              هاشِمِیمَه کُوایشَه؟

منو که می­شناسی تو؟ هاشمم دیگه، کجائی؟[4]

30/7/88 در این روز سرودم[5]

 



[1] - تاتی زبان مردم بخشی از استان قزوین است، بخشهائی از بوئین زهرا و تاکستان و الموت .

[2] - خیارج از روستاهای بسیار قدیمی ا توابع بوئین زهرا در استان قزوین می باشد.

[3] - در نصیحت می­توان بجای تنبیه از روش معرفی اهمیت کار استفاده کرد.

[4] - مدیر وبلاگ بوی سیب: www.purya.parsiblog.ir

[5] - این شعر را در صف نانوائی سرودم (به این میگن استفاده­ی بهینه از وقت)


[ یکشنبه 88/8/3 ] [ 6:48 عصر ] [ هاشم مالکی ] [ نظرات () ]

مونوگرافی خیارج 6

محصولات کشاورزی

محصولات کشاورزی که جایگاه اقتصادی در روستا دارند، عبارتند از:

گندم: از قدیمی ترین و اصلی ترین محصولات روستاست، کاشت آن معمولاً در مهرماه و برداشت آن در اوایل و اواسط تابستان انجام می شود.

گفتنی است که قریب به 50% از زمین های زیر کشت آبی به گندم اختصاص می یابد، در حال حاضر، دروی گندم به اشکال دستی و یا ماشین علف چینی (دروگر) و کوبیدن آن با ماشین خرمنکوب و تراکتور انجام می شود.

جو: این محصول بیش تر برای مصارف و نیاز داخلی روستا کشت می شود و جهت تغذیه ی احشام مورد استفاده قرار می گیرد، کشت آن همزمان با گندم و برداشت آن معمولاً چند هفته زودتر از گندم صورت می گیرد.

صیفی جات: صیفی جات شامل، خربزه، خیار، هندوانه، طالبی، گوجه فرنگی ، سیب زمینی، پیاز، لوبیا ، تخمه ی آفتابگردان و ... از محصولاتی است که در اواخر بهار کشت و معمولاً حداکثر تا اواخر تابستان برداشت می شود، و غیر تخمه آفتابگردان، سایر محصولات با انگیزه ی مصرف خانگی خود کشاورز کشت می شود.

علوفه: علوفه، همانند یونجه و شبدر نیز برای تغذیه ی دام ها به طور وسیع در روستا کشت می شود و یونجه با یک بار کشت تا 7 سال و بیشتر و هر سال 3 بار قابل برداشت است، ولی شبدر عمری چند ماهه دارد و به صورت تغذیه ی روزانه ی احشام استفاده می شود.

ادامه مطلب...

[ پنج شنبه 87/11/10 ] [ 1:21 صبح ] [ هاشم مالکی ] [ نظرات () ]

مونوگرافی خیارج 5

تغییرات جمعیت

الف: مهاجرت جمعیت: آن چنان که از آمارها بر می آید، مهاجرت جمعیت از سالهای 1340 و به تدریج رو به فزونی گذاشته است، به طوری که آمارگیری سال 78 نشان می دهد از سال 1357 تا نیمه اول 1378 تعداد 317 خانوار روستا را به قصد سکونت در شهرها ترک کرده اند.

جمعیت مهاجر قبل و بعد از 1357 ، 7/10% در مقابل 3/89% می باشد، نکته قابل توجه این که 60% از مهاجرت های بعد از 57 مربوط به بعد از سال 1367 (پایان جنگ) بوده است؛ و دیگر این که جمعیت مهاجر قریب به اتفاق جوان و نیروی کار است.

از مجموع جمعیت مهاجر 3/78% در شهرهای تهران و کرج و 9/14% در قزوین و مابقی در شهرستانهای دیگر ساکن هستند.

ب: موالید: مطابق محاسبات انجام شده میزان ولادت در خیارج 578/10% در هزار در سال می باشد (در هر سال در ازای هر 1000 نفر جمعیت بیش از 10 نفر بوده)

ج: مرگ و میر: نسبت مرگ و میر در روستا در طول سال در ازای هر 1000 نفر 4/4 نفر محاسبه شده است.

ادامه مطلب...

[ پنج شنبه 87/11/10 ] [ 1:19 صبح ] [ هاشم مالکی ] [ نظرات () ]

مونوگرافی خیارج4

پوشش گیاهی

گیاهان روستا را می توان در دو دسته ی عمده ی گیاهان خودرو و گیاهان کاشتنی دسته بندی نمود:

گیاهان خودرو:

گیاهان خودروی خوراکی توسط انسان هم چون قازیاغی، انجیمکه، سلمک، تلخک، ماره جیمکه، شینگه، نرمینکه، قجی، گوبلکه و….

گیاهان خودروی غیر خوراکی همچون چمن، گورمه، گون، پونه، انواع تیغ و خار(قانقال، زرد تی، تیاله،….) نرگاسه سر، شتکه، خینگه ولگ، ورک، اسپند.

گیاهان کاشتنی:

گندم، جو، نخود، کرچک، صفی جات ( که به دو صورت دیم و آبی کشت می شود) یونجه، شبدر، سبزیجات، چغندر، آفتابگردان، لوبیا، و.…

جانوران بومی

جانوران بومی روستا را در 4 دسته به شرح زیر می توان بیان نمود:

الف: حیوانات اهلی؛ مانند الاغ، گاو، گوسفند، اسب، بز، گربه، سگ، مرغ، خروس، کبوتر، بوقلمون، غاز و…

ب: حیوانات موذی؛ همچون مار، عقرب، قورباغه، انواع موش، هزارپا، مگس، انواع سوسک، زنبور، پشه، کنه، کک، انواع مارمولک، انواع مورچه، و ….

ج: پرندگان؛ همچون شانه به سر، قناری، بلبل، فنج، کلاغ، گنجشک، کبوتر چاهی، قرقی، قمری، سار، دارکوب، جغد، عقاب، زاغ، زاغچه و….

حیوانات وحشی؛ مانند، خرگوش، روباه، شغال، گرگ، لاک پشت، خارپشت، جوجه تیغی و….

جمعیت و ترکیب آن

آمار جمعیت روستا در طی چند سال گذشته دارای نوسانات زیاد بوده است، که دلیل عمده ی آن مهاجرت است؛ اعداد و ارقام ذیل به روشنی بیانگر این نوسان است:

سال و میزان جمعیت/ نفر (1337/ 2784 نفر) و (1345/ 1554 نفر) و (1355/1908 نفر) و (1365/ 2183 نفر) و (1370/2294 نفر) و ( 1375/ 1750 نفر) و (1378/1800 نفر)

آخرین آمارگیری مربوط به سال 1378 می باشد که به همت شورای اسلامی روستا انجام گرفته است و در آن شرحی بر ترکیب جمعیت نیز نوشته شده است که در این جا به صورت خلاصه بخشی از آن را می آوریم:

ترکیب سنی: آمارگیری سال 78 نشان می دهد که 5/34% از جمعیت در سنین زیر 19 سال و 65% زیر 30 سالگی هستند، هم چنین جمعیت بالای 60 سال روستا نسبتی معادل9/12% از کل جمعیت را تشکیل می دهد که در مجموع علی رغم مهاجرت های بی رویه ی نسل جوان، ترکیب جمعیت روستا از نظر سنی هنوز هم جوان است.

ادامه مطلب...

[ پنج شنبه 87/11/10 ] [ 1:18 صبح ] [ هاشم مالکی ] [ نظرات () ]

مونوگرافی خیارج 2

آب و هوای خیارج

روستای خیارج در دشت قزوین واقع شده است، لکن به علت نزدیکی با مناطق کوهستانی و کوهپایه ای و دوری از دریا، دارای آب و هوای حد فاصل بین آب و هوای صحرائی و مدیترانه ای است و می توان آن را از نظر اقلیمی معتدل به حساب آورد.

زمستان و تابستانش گرما و سرمای معتدل و قابل تحمل، و بهارش هوائی روح نواز دارد که بوته های انگور را از خواب زمستانی بیدار کرده و شکوفه های سفید بادام را در مقابل دیدگان قرار می دهد، و پاییزش باران تند و تیزی نثار دشت می کند.

درجه حرارت

متوسط دمای هوا در تابستان 9/25 درجه و در زمستان 5/1 درجه می باشد، حد اکثر دمای ثبت شده در تابستان 4/37 و در زمستان5/6 درجه است.

میزان بارندگی

بارندگی سالانه روستا حدود  336 میلی متر می باشد، بیشترین بارندگی ثبت شده در زمستان 7/107 میلی متر بوده و حد اکثر بارش در یک روز بهاری (فروردین) 29 میلی متر می باشد.

یخبندان

تعداد روزهای یخبندان در طول سال 91 روز ثبت شده است که سهم فصل زمستان در این مورد، 71 روز می باشد.

ادامه مطلب...

[ چهارشنبه 87/11/9 ] [ 1:31 صبح ] [ هاشم مالکی ] [ نظرات () ]
          مطالب قدیمی‌تر >>

.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

این وبلاگ برای معرفی زبان تاتی و روستای خیارج ایجاد شده و ما سعی داریم آنچه در مورد این روستای تاریخی می‏دانیم در اختیار شما قرار دهیم؛ این روستا با قدمت حدود 3000 ساله در شهرستان بوئین زهرا از توابع استان قزوین قرار دارد،‏ این روستا دارای مشاهیر علمی ادبی بوده و همکنون نیز افراد شاخصی در محافل سیاسی و مذهبی و علمی از این روستا وجود دارند که مایه مباهات است. // حتماً پیام بگذارید تا به موقع از شما تقدیر به عمل آید.... اگر شما هم خیارجی هستید و چیزی در مورد خیارج می دانید با ما تماس بگیرید تا مطلب شما را در این وبلاگ قرار دهیم... خیارج سرای ماست/// دوستانی که عکسهائی از روستای خیارج، فرهنگ و رسوم مردم آنجا دارند، به ایمیل ما ارسال کنند تا در اسرع وقت در وبلاگ قرار بگیرد/ PURYASIN2009@YAHOO.COM
موضوعات وب
لینک های مفید
امکانات وب


بازدید امروز: 28
بازدید دیروز: 59
کل بازدیدها: 392820