سلام
خواهي که جهان در کف اقبال تو باشد؟ آغاز کسي باش که پايان تو باشد
گم شدم در وادي نامردمي مانده ام تنها در اين سردرگمي
اي دريغا آشيانم سوخت سوخت زندگاني مفت و ارزانم فروخت